تصمیم کبری رو گرفتم!

هو الحبیب

سلام بر وبلاگ خودم و همه ی خواننده های نداشته اش!

تصمیم کبری رو گرفتم. قراره زین پس روزی یه پست در این وبلاگ نصب گردد. به امید خدای عزوجل انشاالله.

و اما پست امروز...

یکشنبه ی این هفته در برنامه ی دیروز امروز فردا آقای(همون دریادار!) شمخانی که مهمان برنامه بود، صحبت هایی کرد که تبعاتش هنوز ادامه دارد. بیشترین انتقاد به ان قسمت از صحبت های ایشان وارد شده که فرموده اند جنگ را به این علت به پایان بردیم چون به مردم فشار آمده بود(مشخصاً هم روی استفاده ی عراق از سلاح شیمیایی تاکید کردند). منتقد اصلی صحبت ایشان هم دکتر حسن عباسی هستند که در حین برنامه تماس گرفتند و از ایشان پرسیدند بمب هسته ای که از سلاح شیمیایی مخرب تر است پس حالا هم ما باید از تهدیدهای غرب بترسیم و سازش کنیم؟ آقای شمخانی هم در جواب گفتند این دو اصلاً با هم قابل مقایسه نیستند. تا این جا خلاصه ای از صحبت های طرفی بود.

به نظرم آقای شمخانی کاسه ی داغ تر از آش شده اند(البته بوده اند! چون به قول خودشان مواضع شان با زمان جنگ تغییری نکرده) . یعنی در زمانی که امت حزب الله همیشه در صحنه بود و مردم خالصانه از جان و مالشان برای حفظ اسلام و کشورشان مایه می گذاشتند، می خواهم بدانم روی کدام اعتراض و روی کدام تحلیل و تفسیری فشار بر مردم را اندازه گرفته اند و به این نتیجه رسیده اند که مردم دیگر نمی توانند تحمل کنند؟! اگر قرار بر اندازه گیری فشار بر مردم باشد که زمان اول جنگ شرایط به مراتب سخت تر و دشوار تر از سال های 67 و 68 بود. البته آن زمان با دلاوری های مردم هنوز فتح های بزرگی مثل فتح خرمشهر را در دست نداشتیم تا در حوزه ی سیاست هم ابتکار عمل داشته باشیم.

و دیگر آن که من هم به کار بردن تعبیر "جام زهر" را از سوی امام خمینی (ره) بسیار معنادار می دانم. معنای آن هر چه زودتر آشکار خواهد شد انشاالله.

پی نوشت 1 : خبر بامزه ی امروز که کلی خنداندمان! بچه ها کلی تو گودر روش کامنت های بامزه زدند.

پی نوشت 2 : مانور سایبری ولایت آغاز شده و ما هم (تف تو ریا!) هستیم!

پی نوشت 3: کلی حرف برای زدن دارم ولی نمی گم! می خوام برم "طلا و مس" ببینم.

دل آرام گیرد به یاد خدا...






نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی